من و همسری (تک ستاره قلبم)از زندگی مشترکمونمن و همسری (تک ستاره قلبم)از زندگی مشترکمون، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

اب نبات مامانی وبابای

مادر یعنی.................

مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو. صبوری ! مادر یعنی به تعداد همه روزهای اینده تو. دلواپسی ! مادر یعنی به تعداد همه آرامش همه خوابهای کودکانه تو. بیداری ! مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد ! مادر یعنی بهانه در اغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود! مادر یعنی هم بهانه مادر گرفتن.....   ...
11 ارديبهشت 1392

رفتن به اولین ولیمه با اب نبات مامانی و بابای

سلام به اب نبات خودم ..امرو مامانی رفته بود روضه البته نمی شه گفت روضه اخه دوست مامانی داره میره مکه قبل از رفتنش یه ولیمه کوچک همراه با مداحی گرفته بود پس هم روضه بود هم ولیمه مامانی این چند روزی دلم هوس اش دوووووغ کرده بود به این خاله جونت چی بگم الان چند روزی ست برامون کلاس می زاره امتحان دارم. میان ترم شروع شد.باید هفته بعد کنفرانس بدم از این کلاسا برامون می زاره تا از درست کردن اش دوووغ صرف نظر کنه خودمونی ما راست میگه الانم به خاطر انتخابات کل امتحانا رو خیلی زود دارن شروع می کنن کلاس ها هم فشرده ..فسقلی من به خاله جونت حق میدیم اما امروز یه اش دووووغ حسابی خوردم خونه خاله ی که می خواد بره مکه تا اش رو دیدم خلاصه بعد ولیمه اومدیم خو...
5 ارديبهشت 1392

یه خاطره به یاد ماندنی 2

دیدار دوم ساعت 12 شب رسیدیم مکه بعد 2 ساعت استراحت رفتیم برای طواف خیلی حس قشنگیست از حیاط مسجدالحرام تا خانه خدا حدود 5 دقیقه شایدم کمتر پیاده روی دارد وقتی داخل مسجدالحرام شدیم مدیر کاروان بهمون گفت سعی کنید چشماتون پایین رو نگاه کند اخه قبل از دیدن خانه خدا باید رو به روی کعبه سجده کنیم  بعد از اینکه سر تان را از سجده بالا اوردید ناخداگاه چشماتون به کعبه می افتد واقعا هم همین شد فسقلی من وقتی مامانی سجده کرد ناخداگاه اشکام سرازیر شد اخه باورم نمیشد در جوانی برم خانه خدا رو ببینم مامانی برای همه دعا کرد معمولا میگن وقتی سجده کردی 3دعا کن حتما براورده می شه اما ناگفته نماند مامانی روبه روی خانه خدا وقتی نشسته ام برای همه تک تک د...
5 ارديبهشت 1392
1